انیمیشن سهقلوهای بلویل The Triplets of Belleville درباره محبت عمیق و بیچون و چرای یک مادربزرگ به نوهاش است. مادربزرگ متوجه میشود که نوهی کوچکش ناراحت است. مادربزرگ تصمیم میگیرد برای او یک سگ بخرد ولی بعد میبیند که نوهاش همچنان ناراحت است. مادربزرگ به فکر فرو میرود و یک روز که مشغول تمیز کردن و مرتب کردن اتاق نوهاش است، دفتری را میبیند پر از عکس دوچرخه. او هم به سرعت برای نوهاش یک سهچرخهی قرمز و قشنگ میخرد. نوهاش از خوشحالی ذوق میکند. از همان روز مادربزرگ و نوه برای تبدیل شدن نوه به یک دوچرخهسوار حرفهای تلاش میکنند. مادربزرگ ساعتها با نوهاش تمرین میکند و در این مسیر سگشان هم آنها را همراهی میکند. سالها میگذرد و نوه که دیگر برای خودش جوان رعنایی شده و دوچرخهسواری را به خوبی یاد گرفته برای یک مسابقه بزرگ آماده میشود. مادربزرگ با اشتیاق فراوان برای همراهی نوهاش به محل مسابقه رفته. او درست روی سقف آمبولانسی نشسته که پشت سر دوچرخهسواران حرکت میکند. با شروع مسابقه دوچرخهسوارها رکاب میزنند و چیزی نمیگذرد که دو مرد سیاهپوش در مسیر حرکت آمبولانس میخ میریزند و آمبولانس پنچر میشود. آن دو مرد سر راه سه دوچرخهسوار را که یکیشان نوهی مادربزرگ است، میگیرند و آنها را سوار ماشین میکنند و با خود میبرند. مادربزرگ وقتی بالاخره با آمبولانس به سوی نوهاش حرکت میکند، دوچرخهی او را رها شده در جاده میبیند. مادربزرگ میفهمد که پای یک آدمربایی در میان است. او از سگشان میخواهد که بو بکشد تا بتواند ردی از نوهاش پیدا کند. سگ، مادربزرگ را به کنار دریا میرساند و به سوی کشتی بزرگی که در حال دور شدن از بندر است، پارس میکند. مادربزرگ برای باز کردن گره این معما دست به کار میشود. شاید فکر کنید که مادربزرگ نمیتواند مثل تنتن در انیمیشن ماجراهای تنتن: راز اسب شاخدار از عهدهی حل یک معمای بزرگ بربیاید! اما بهتر است انیمیشن را ببینید تا بفهمید مادربزرگ چقدر زیرک و باهوش است.
مادربزرگ در شهر بلویل با پیرزنهایی آشنا میشود که سهقلو هستند و هر شب برای شام سوپ قورباغه و قورباغهی کبابی و دسر قورباغه میخورند. مادربزرگ از آنها میخواهد تا به او کمک کنند. سه قلوهای بلویل که در گذشته خوانندههای مشهوری بودهاند و اجراهایشان از تلویزیون پخش میشده، مادربزرگ را به کافهای میبرند تا در گروه نوازندگی آنها شرکت کند. مادربزرگ هم از این طریق چند تا سرنخ خوب پیدا میکند. البته نباید کمکهای خوب سگشان را هم فراموش کرد. او که بوی نوهی مادربزرگ را به خوبی به یاد دارد میتواند مادربزرگ و سهقلوهای بلویل را به سوی سرنخهای بهتر ببرد.