کریستوفر رابین Christopher Robin (2018)
کریستوفر رابین ، دوست عزیز و صمیمی وینی پو حالا بزرگ شده، ازدواج کرده و یک بچه دارد. او حسابی درگیر شغلش شده و وقت سر خاراندن ندارد اما یک روز... ادامه متن
- آمریکا
- 7.6 امتیاز
- 2+ ساعت
- 12+ سال
- FHD
کریستوفر رابین ، دوست عزیز و صمیمی وینی پو حالا بزرگ شده، ازدواج کرده و یک بچه دارد. او حسابی درگیر شغلش شده و وقت سر خاراندن ندارد اما یک روز... ادامه متن
فیلم کریستوفر رابین Christopher Robin درباره اهمیت دوستان قدیمی است. راستی بچهها شما کریستوفر رابین را میشناسید؟ وینی پو را چطور؟ معلوم است که قبلاً او را در سریال وینی پو و تایگر دیدهاید. کریستوفر رابین بعد از مهمانی خداحافظی با دوستان خوبش وینی پو و تایگر و پیگلت و ایو خداحافظی میکند. آخر او مجبور است به مدرسه شبانهروزی برود. هر چند که از آن مدرسه اصلاً خوشش نمیآید و حتی وقتی به مدرسه رفته هنوز هم فکرش پیش دوستانش در جنگل است. اما کمکم کریستوفر رابین بزرگ میشود. با شروع جنگ به جبهه میرود و بعد از چند سال که به خانه برمیگردد دخترش اِوِلین دیگر بزرگ شده. کریستوفر رابین در یک شرکت چمدانسازی استخدام میشود و به کار مشغول میشود. او ساعتهای زیادی کار میکند و وقتی شب به خانه برمیگردد دخترش شامش را خورده و به اتاقش رفته تا بخوابد. کریستوفر رابین گاهی برای دخترش کتاب میخواند اما نه کتابی که دخترش دوست داشته باشد. کریستوفر رابین حالا یک آدم بزرگسال است که علاقههای دوران کودکیاش را فراموش کرده. او یادش رفته که یک روز به وینی پو قول داده بود هرگز او را فراموش نکند و بهش گفته بود تا وقتی صد ساله شود او را به یاد میسپارد. ولی وینی پو هر روز و هر روز به کریستوفر رابین فکر میکند. او هر روز جلوی دری میایستد که کریستوفر رابین از آن وارد جنگل میشد و با دوستانش بازی میکرد. یک روز پو تصمیم میگیرد بهجای منتظر ماندن خودش از آن در عبور کند و به سراغ کریستوفر رابین برود. او مطمئن است که دوست قدیمیاش از دیدن او خیلی خوشحال میشود. اما انگار وینی پو اشتباه میکرده چون کریستوفر رابین به محض دیدن او عصبانی میشود و سعی میکند او را پنهان کند. کریستوفر رابین یک عالمه کار دارد و وقت ندارد با وینی پو به جنگل برگردد و دنبال پیگلت و تایگر و بقیه بگردد. او فقط میخواهد کار کند.
وینی پو نمیداند چرا کریستوفر رابین دیگر از بادکنک قرمز خوشش نمیآید و یا چرا دوست ندارد بعضی وقتها هیچکاری انجام ندهد؟ او نمیداند که کریستوفر رابین بزرگ شده و زندگیاش عوض شده و حتی یک لحظه برای تفریح و گردش وقت ندارد. خانوادهاش هم از دست او ناراحت شدهاند. همسر و دخترش به تنهایی به خانهی روستایی دوران کودکی کریستوفر رابین رفتهاند. اما وینی پو با سادگی و صمیمیتی که دارد اوضاع را عوض میکند. البته با مقدار زیادی دردسر. ناگهان کریستوفر رابین میبیند که به جنگل برگشته و دارد دنبال دوستان قدیمیاش میگردد. اما بعد چه میشود؟ چه اتفاقی برای کریستوفر رابین میافتد؟ او چه جوابی به مدیرش میدهد؟
دیر یا زود، خاطرات گذشته به سراغ تو میآیند.