آفرینک
X

چگونه گرینچ کریسمس را دزدید How the Grinch Stole Christmas (2000)

چگونه گرینچ کریسمس را دزدید How the Grinch Stole Christmas

فیلم چگونه گرینچ کریسمس را دزدید درباره موجودی است که کریسمس و شادی مردم را دوست ندارد و تنها در کوهستان زندگی می¬کند. دختر کوچولویی وارد داستان شده و همه چیز را عوض می‌کند. ادامه متن

  • برای تماشا، وارد حساب کاربری خود شوید
  • آمریکا
  • 6.1 امتیاز
  • 2+ ساعت
  • 12+ سال
  • FHD

معرفی چگونه گرینچ کریسمس را دزدید

چگونه گرینچ کریسمس را دزدید ( How the Grinch Stole Christmas ) داستان شادی‌های عید است و اندازه قلب‌ها. بله درست خواندید. شب سال نو که همه آن‌را دوست دارند و قلب‌شان با ضربان بیشتری به شوق سال نو می‌تپد. همان‌طوری که ما عید نوروز را جشن می‌گیریم، انسان‌های زیادی هم کریسمس را جشن می‌گیرند. درست مثل فیلم شادی کریسمس که حس خوب سال نو را نشان می‌دهد. فرقی نمی‌کند؛ عید، عید است و بساط شادی و هدیه دادن و خنده و شادی برپاست. همه در سال جدید خوشحالند؛ همه به جز یک عده. آن‌هایی که خاطرات خوشی از سال نو ندارند، یا کسی را ندارند که در کنارش شادی کنند و جشن بگیرند، عید هم برایشان بی‌معناست. ران هاوارد(Ron Howard)  کارگردان این فیلم به زیبایی زندگی یکی از همین افراد تنها و ناخشنود را به تصویر کشیده است.
یکی از آن‌هایی که سال نو اصلاً خوشحال نیست آقای گرینچ در سرزمین هوویل‌ها است. کریسمس بزرگ‌ترین و مهم‌ترین جشن هوویل‌ها است و همه مشغول شادمانی هستند؛ ولی آقای گرینچ از بالای تپه‌ای دورافتاده، شادی مردم را تماشا کرده و حرص می‌خورد. ولی چرا آقای گرینچ از کریسمس بدش می‌آید؟ روزی روزگاری، گرینچ کوچولو هم در کنار مردم هوویل بود و در کنار آن‌ها زندگی می‌کرد. ظاهرش کمی با بقیه فرق داشت، ولی خودش مشکلی با این قضیه نداشت و شاد بود. ولی هرچقدر که بزرگ‌تر شد، متوجه رفتار متفاوت مردم با خودش شد. تا اینکه یک روز کریسمس اتفاق بدی افتاد. آن اتفاق باعث شد که آقای گرینچ برای همیشه از کریسمس متنفر شود و از مردم فاصله بگیرد. شخصیت آقای گرینچ خیلی شبیه شخصیت فیلم سرود کریسمس A Christmas Carol است. او روز به روز تنها و تنها‌تر می‌شد. نه نامه‌ای، نه تلفنی‌ از یک دوست‌ و نه همدمی برای صحبت کردن داشت. تنها مونسش یک سگ وفادار بود، که بداخلاقی‌های آقای گرینچ را تحمل می‌کرد و در خدمت صاحبش بود؛ ولی دلش جشن و مهمانی می‌خواست. چیزی که در زندگی آقای گرینچ جایی نداشت.
آقای گرینچ برای رفع تنهایی‌اش کارهای خنده‌داری می‌کرد. مثلا به خودش زنگ می‌زد یا با انعکاس صدایش در غار، صحبت می‌کرد. واقعا که چه زندگی کسالت‌باری! حتی سگش هم از کارهای صاحبش متعجب بود. اندازه قلب آقای گرینچ، دو سایز از قلب بقیه کوچک‌تر بود. اهالی هوویل هم این را می‌دانستند. برای همین همه فکر می‌کردند که گرینچ موجود بی‌احساس و بداخلاقی است، که باید از او دوری کنند. موجودی که همه حتی با شنیدن اسمش هم از او فرار می‌کردند. ولی اتفاقی افتاد و یک دختر کوچولوی ناز و باهوش، تمام معادلات و قضاوت‌های آدم‌بزرگ‌ها را به‌هم زد.
راستی جالب است بدانید که در فیلم چگونه گرینچ کریسمس را دزدید، نقش آقای گرینچ را جیم کری بازی کرده است. مطمئنم که تعجب کردید؛ چون گریم گرینج با چهره اصلی این بازیگر مشهور خیلی تفاوت داشت. گریم آقای جیم کری به حدی جالب و متفاوت بود که توانست باعث دریافت اسکار بهترین چهره‌پردازی در سال 2001 شود.

شعار تبلیغاتی فیلم چگونه گرینچ کریسمس را دزدید

بهتر است تماشایش کنید!